معرفی فیلم و سریال: ۱۹۸۷: وقتی روزش فرا می‌رسد – 1987: When the Day Comes

مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور

فیلم «۱۹۸۷: وقتی روزش فرا می‌رسد» فیلمی درام محصول سال ۲۰۱۷ کشور کرهٔ جنوبی به‌کارگردانی جانگ جون هوان است. بازیگرانی چون کیم تائه-ری، گنگ دونگ-وون، ها جونگ-وو، کیم یون سئوک، یئو جین-گو، یو-هائه جین، پارک هی-سون و جو وو-جین در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. این فیلم با بودجه‌ای معادل ۱۴ میلیون دلار ساخته ‌شده و در گیشهٔ سینماهای کرهٔ جنوبی به‌ فروش ۵۴٫۵ میلیون دلار رسیده‌ است. این فیلم که رویدادهای مربوط به جنبش دموکراسی‌‌خواهی مردم کرهٔ جنوبی در ماه ژوئن سال ۱۹۸۷ را به تصویر می‌کشد، در جشنواره‌های مختلف برندهٔ جوایز متعددی شده که از میان آن‌ها می‌توان به کسب سه جایزه در سی و نهمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم اژدهای آبی و کسب دو جایزه در پنجاه و پنجمین دورهٔ جشنوارهٔ ناقوس بزرگ اشاره کرد.

داستان فیلم

فیلم در سال ۱۹۸۷ جریان دارد؛ زمانی‌که کرهٔ جنوبی را یک دولت نظامی دیکتاتوری اداره می‌کرد، یک دانشجوی ۲۱ سالهٔ کالج طی بازجویی پلیس شکنجه و کشته می‌شود. مقامات دولتی برای سرپوش‌گذاشتن به مرگ سریع عمل می‌کنند و جسد او را می‌سوزانند. علی‌رغم تلاش مستمر برای سکوتِ همهٔ کسانی که در این پرونده حضور دارند، واقعیت پخش و موجب فوران خشم و خیزش عمومی می‌شود. بیش از ۵۰۰ نفر به‌ضرب گلوله یا باتوم کشته شده و ارتش و دولت سعی می‌کنند با بستن ورودی‌های شهر و دستگیری خبرنگاران، اخبار را مخفی کنند که در نهایت بی‌فایده است. سرکوب خشن و کنترل شدید رسانه‌ها برای سقوط حکومت تک‌حزبی جمهوری پنجم بی‌اثر بوده و در نهایت با اصلاح قانون اساسی در اکتبر و انتخابات ریاست‌جمهوری در دسامبر، جمهوری ششم بر مبنای دموکراسی و رأی مردم آغاز می‌شود که تا امروز نیز ادامه دارد.

دربارهٔ فیلم

«این فیلم را به‌مناسبت سی‌اُمین سالگرد این اتفاق ساخته‌ام. مردم کشورم خاطرات آن روز را حتی تا به امروز فراموش نکرده‌اند. من می‌خواستم با این داستان واقعیت را بیان کنم. من تا پیش از ازدواج و پدرشدنم، علاقه‌ای به داستانِ واقعی و تاریک کشورم نداشتم، ولی وقتی بچه‌دار شدم، می‌خواستم برای فرزندم دنیای بهتری بسازم، به‌همین دلیل تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم. حتی در یکی از سکانس‌ها دختر خودم نقش بازی می‌کند چرا که می‌خواستم یادگاری خوبی به او به ارث بگذارم و فکر می‌کردم اگر بچهٔ خودم در این فیلم بازی کند، حتماً باید برایش معنی خاصی داشته باشد. دلیل دیگرم برای ساختن این فیلم این بود که در آن سال‌ها، یعنی سال ١٩٨٧، من نمی‌توانستم به این تظاهرات ملحق شوم، به‌همین دلیل می‌خواستم برای کسانی که در این تظاهرات قربانی یا زخمی شدند، جبران کنم.» (بخشی از صحبت‌های کارگردان در خلال جلسهٔ پرسش و پاسخ نمایش فیلم در پردیس کورش تهران، ۸ آذر ۱۳۹۷)

وقتی این فیلم در ایران پخش شد، کسی فکر نمی‌کرد قرار است کشور خودمان چهار پنج سال بعد مشابه چنین اتفاقی را تجربه کند. شاید برای بسیاری از بینندگان شباهت رخدادهای فیلم به ماجرای قتل مهسا امینی و جنبشی که پس از آن در ایران رخ داد، شگفت‌انگیز باشد.

کرهٔ جنوبی با دموکراسی پویای فعلی شناخته می‌شود، در صورتی‌که این کشور دوره‌های متناوبی از حکومت‌های استبدادی را از سر گذرانده است. تصور این نکته سخت است که کرۀ جنوبیِ بسیار ثروتمند امروز با یک حکومت مردم‌‌سالار، ۳۵ سال پیش در لیست ده دیکتاتوریِ بی‌رحمِ شناخته‌شده قرار داشت. این فیلم روایت همان دورهٔ دیکتاتوری و گذار از آن دوران با خیزش عمومی است. در ژوئن سال ۱۹۸۷ میلادی، پس از مرگ آن دانشجو در زیر شکنجه، جنبش دانشجویی موفق شد حمایت مردم را نسبت به خود جلب نماید. دانش‌آموزان راهنمایی و دبیرستانی، کارگران، تجار، کشاورزان، همه و همه یک صدا فریاد ضدِ حکومت نظامی و برقراری دموکراسی در کشور را سر دادند. 

ساخت این نوع فیلم‌ها دربارهٔ آنچه که بر سر یک ملت رفته تا به آزادی برسند، بسیار مهم است و انگیزه‌بخش برای ملت‌های دیگری که در حال مبارزه با دیکتاتوری‌اند. این قبیل فیلم‌ها در کنار انگیزه‌بخشی و امیددادن می‌تواند افراد ناآگاه را آگاه و افراد آگاه را آگاه‌تر کنند. بازسازی دقیق و جزءبه‌جزء رویدادهایی که ٣۰ سال پیش از ساخت فیلم رخ داده‌ بود، کار چندان ساده‌ای نیست، اما کارگردان این فیلم به‌خوبی از عهدهٔ این کار برآمده است. او ما را به سفری نفس‌گیر، با شخصیت‌های متفاوت و داستانی که هر لحظه اوج می‌گیرد، می‌برد و داستان اعتراضات گستردهٔ ماه ژوئن در کرهٔ جنوبی به‌خاطر کشته‌شدن یک دانشجو، برای رسیدن به دموکراسی را به تصویر می‌کشد. شما یک لحظه نمی‌توانید از فیلم چشم بردارید. فیلم می‌خواهد بگوید که چگونه اتحاد مردم، منجر به ایجاد دموکراسی در کرهٔ جنوبی شد. مخاطب، شعله‌ورشدن خشم مردم را می‌بیند و وقتی در نهایت فیلم با آن لانگ شات از جمعیت عظیم مردم تمام می‌شود، او حس می‌کند که انگار یکی از آن‌ها است. این حس به‌قدری ملموس است که شاید ناگهان خودتان را ببینید که از جا بلند شده و با مشت‌های گره‌کرده در حال شعاردادن علیه دیکتاتوری هستید. 

تماشای این فیلم برای ما مردم ایران که این روزها در حال جنگیدن با استبداد برای رسیدن به آزادی هستیم، بسیار واجب است. این فیلم اخطاری برای حُکام ظالمی است که سعی دارند با دروغ و پوشاندن حقایق، بیشتر حکومت کنند. این فیلم به آن‌ها می‌گوید بهتر است از تاریخ درس بگیرند و بدانند که هیچ‌گاه ظلم پایدار نیست. ظلم قابل‌پنهان‌شدن نیست و در نهایت آشکار خواهد شد و ریشهٔ آن‌ها را خواهد خشکاند. 

این فیلم در کتابخانه‌های شهر ونکوور برای امانت‌گرفتن در دسترس است. علاوه بر این، می‌توانید آن را از سرویس‌های پخش فیلم آنلاین بخرید یا اجاره کنید.

ارسال دیدگاه